منزل لیلی

انگیزه های از دست رفته

چهارشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۶، ۱۰:۴۴ ق.ظ
(بسم الله)

من یک آدم معمولی ام خیلی خیلی معمولی شاید از معمولی چند خط پایین تر ...
من آرزو های زیادی دارم و البته داشتمم و خواهم داشت  و به این نتیجه رسیده ام اگر به همین وضع رخوت وار سبک زندگی ادامه بدهم
به هیچ جا نمی رسم که هیچ سرجای خودم در جا میزنم..

چقدر رسمی و خشک نوشتم .

من یه آدمم که در حال حاضر یه زندگی روتین و ساده و یه خطی دارم
صبح ها ساعت 9 یا 10 بلند میشم  صبحونه می خورم تا ساعت 2 بعدازظهر درگیر کارهای شخصی ام ( در خدمت مادر گرامی )نهار می خورم مدام هم سرم توی
گوشی می باشد  یکروز در میان یک کلاس زبان می روم هرچند که یک ترم را دوباره در حال گذراندم که  تمام مراحل زندگی ام به همین شکل است ...
خلاصه یکجورایی هایی از این وضعیت زندگی بی هدف بی آرزو بی هیجان   حالت تهوع پیدا کرده ام.
و دارم به گفته ی پدر عزیزم می رسم که با این وضع به هیچ جا نخواهی رسید ..
 
دانشگاه و درس هم که خب دوسال است مانده ام چه خاکی به سرم بریزم
فعلا هم مایه ی ننگ خانواده ام تا مایه  افتخار ...

چندروز پیش حین دیدن فیلم جولیا و جولی  فکر کردک شاید من هم اگر وبلاگ نویسی ام را دوباره از سر بگیرم شاید انگیزه های لازم از دست رفته  را دوباره به دست بیاورم ...

شاید لازم است خودم به رگ جریان زندگی ام یک کمی چالش تزریق کنم باشد که یک کمی تکان بخورم ....


  • ۹۶/۰۱/۳۰
  • عارفه بانو

نظرات  (۱)

یک چیزی که می تونم بگم اینه که شما توی داشتن چنین حس یا تجربه زندگی تنها نیستید، منم گاهی شده حتی چند روز از خونه بیرون نرفتم و دچار کرختی و نخوت شدیدی شدم.
اما یه چیزی که هست اونم اینکه زندگی دوره های مختلفی داره و اینکه بهتره امیدوار باشید به آینده، به اینکه همیشه همه چیز همینطوری نخواهد موند. بدونید که همه آدمای بیرون با یک هدف خیلی بزرگ زندگی نمی کنند، بدونید که شما تنها نیستید :)
پاسخ:
ممنون بله درسته
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">