منزل لیلی

۳ مطلب با موضوع «درد و دل» ثبت شده است

خب معلومه که زندگی پایین و بالا خیلی داره ...

بعضیا پایین و بالای زندگیشون  پول داشتن و نداشتنشونه

یه سری دیگه کار داشتن و نداشتن

یه سری دوست داشتن و نداشتن..

یه سری ام که مثل من هنوز بند نافشون به  خانواده وصله  اگرچه از لحاظ قانونی

دیگه می تونن اختیار دار خودشون باشن بالا پایین زندگیشون

اجازه و عدم اجازه پدر مادرشونه...

انقدر درگیر این مسئله ام  انقدر دل گیرم که حال و حوصله هیچ کاری رو ندارم

البته این رفتار بر می گرده به تربیت خانوادگی پدر و مادرا ...

من چه تقصیری دارم که مسئول برآورده کردن آرزو ها نشدنی دوران جوانی مادرم باشم..

یا اینکه اگه پدر آدم درون گراییه و از شلوغی بدش میاد  و دلش میخواد سرش به کار خودش باشه  و آروم باشه

من په تقصیری دارم که تو اون فضا بمونم و به خاطر بابا عصر یه روز خوب بهاری رو از دست بدم..

قبول دارم اونا پدر و مادرن

 قبول دارم اونا حق دارن

قبول دارم نگرانن

قبول دارم جوونم

قبول دارم خام و نپختم

ولی حداقل تصمیم های زندگیمو خودم می تونم بیگیرم ..

پس من کی مستقل بشم

پس من کی می تونم خودم برای آینده خودم دست  و آستین بزنم بالا  و کاری که دلم می خواد بکنم ...

از چند چیز به شدت دل آزردم

چرا من تک دختر

چرا بچه اولم

چرا انقدر ما خانواده سنتی هستیم

چرا انقدر بی اعتبارم ..

خستم

  • ۳ نظر
  • ۰۸ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۴:۰۶
  • عارفه بانو

کاش زندگی هم مثل انیمیشن های والت دیزنی زیبا بود.

من همان پرنسس نقش اول تاپ فیلم بودم و پدر و مادرم شاه و ملکه ی مهربان که جز لبخند زدن و در کنارهم شانه به شانه ایستادن کاری نداشته باشند 

کاش زندگی همه ی ما مثل این ها بود که تنها دغدغه زندگی مان پیدا کرد عشق واقعی و رهایی از مشکلات بود   یعنی کاش عشق نداشتن تنها مشکل ما بود ...

 سن و سالم چندسالی کمتر که بود همیشه فکر می کردم انیمیشن های زبان اصل چیز بدو نادیدنی بایدباشد ولی حالا که به بهانه تقویت زبان با موبایلم انیمیشن ها را مرور می کنم  می بینم اصلا این ها که ما دیده ایم اینی نبوده که انیمیشن قصد گفتنش را داشته  راستی چقدر سرمان کلاه رفت  با دوبله چقدر مسیر داستان را کج کردند و نگذاشتند ما از بچه گی با عشق خو بگیریم :| 


بنظرم باید یک واحد درسی دانشگاهی به عنوان درس عمومی اضافه شود با مضمون اینکه  :عشق به سبک والت دیزنی .

به این نان و نمک قسم که خیلی هامان قد همین انیمیشن ها عشق بلد نیستیم   

یک کمی از این انیمیشن ها یاد بگیرید دیگه  مرسی اه :/

  • ۱ نظر
  • ۰۲ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۵:۰۴
  • عارفه بانو
(بسم الله)

من یک آدم معمولی ام خیلی خیلی معمولی شاید از معمولی چند خط پایین تر ...
من آرزو های زیادی دارم و البته داشتمم و خواهم داشت  و به این نتیجه رسیده ام اگر به همین وضع رخوت وار سبک زندگی ادامه بدهم
به هیچ جا نمی رسم که هیچ سرجای خودم در جا میزنم..

چقدر رسمی و خشک نوشتم .

من یه آدمم که در حال حاضر یه زندگی روتین و ساده و یه خطی دارم
صبح ها ساعت 9 یا 10 بلند میشم  صبحونه می خورم تا ساعت 2 بعدازظهر درگیر کارهای شخصی ام ( در خدمت مادر گرامی )نهار می خورم مدام هم سرم توی
گوشی می باشد  یکروز در میان یک کلاس زبان می روم هرچند که یک ترم را دوباره در حال گذراندم که  تمام مراحل زندگی ام به همین شکل است ...
خلاصه یکجورایی هایی از این وضعیت زندگی بی هدف بی آرزو بی هیجان   حالت تهوع پیدا کرده ام.
و دارم به گفته ی پدر عزیزم می رسم که با این وضع به هیچ جا نخواهی رسید ..
 
دانشگاه و درس هم که خب دوسال است مانده ام چه خاکی به سرم بریزم
فعلا هم مایه ی ننگ خانواده ام تا مایه  افتخار ...

چندروز پیش حین دیدن فیلم جولیا و جولی  فکر کردک شاید من هم اگر وبلاگ نویسی ام را دوباره از سر بگیرم شاید انگیزه های لازم از دست رفته  را دوباره به دست بیاورم ...

شاید لازم است خودم به رگ جریان زندگی ام یک کمی چالش تزریق کنم باشد که یک کمی تکان بخورم ....


  • ۱ نظر
  • ۳۰ فروردين ۹۶ ، ۱۰:۴۴
  • عارفه بانو