منزل لیلی

۲۳ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۶ ثبت شده است

گاهی وقت ها  حس کتابخونی میاد  سراغم ممکنه توی خونه باشم و ساعت 12 شب باشه ممکنه توی راهه خونه باشم و کلا بیشتر توی موقعیت های حساس و نشدنی سر راهم سبز میشه .
حس نوشتنم همینطور اونم یه موقع هایی میاد که  اصلا موقعیتش نیست بخاطر همین من نویسنده نشدم چون تمام سوژه ها وقتی تو ذهنم گل کردن که وقت و جاییه مناسبش نبودم  آره خلاصه که داشتم میگفتم
مثلا تویه ایستگاه اتوبوس یا حتی خوده اوتوبوس ...
اون حسه میاد که  کتاب بخون بخون بخون اگه کتاب باشه که هبچی اگه نباشه میگم اخه عزیزم حس جان من از کجا کتاب بیارم براتو تا انقد حرف نزنی هاننن؟؟اونم هیچی دیگه میگه لااقل دوربرتو نگاه ادم ها خود همگی کتابی نانوشته اند(اینو الکی گفتم حسم ازابن چیزا بلد نیست:|)حسه میگه   ...چیزی نمیگه سکوت میکنه ..
ازاین خزعبلات ذهن چرت و پرت من که بگذریم ...

دیدم نوشتن اینکه من هرروز چکار می کنم  و فلان شد و چی چی شد و اینا  کاری بیهوده اس  اخه که چی !!!!

گفتم بزار یه کاری کنم تو وبلاگ یه چیزایی بنویسم که خب ارزش خوندن داشته باشه  بالاخره من در برابر خواننده مسئولم من  ..من   نه من  (ایکون مثلا من کلی طرفدار دارم )

پرحرفی نباشه که شد  میخواستم بگم  یه روزی همینجا دلم میخواست سیاهه صدتایی رمان  رضاجان امیرخانی بخونم(انگار پسرخالمه:|) چندتاییشو خوندم میخوام ادامش بدم (ان شا الله فراموش نشه)
اصلا معلوم نیست که مثه گنجشک ازاین شاخه به اون شاخه می پرما  ..

  • ۳ نظر
  • ۰۲ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۳:۰۹
  • عارفه بانو

کاش زندگی هم مثل انیمیشن های والت دیزنی زیبا بود.

من همان پرنسس نقش اول تاپ فیلم بودم و پدر و مادرم شاه و ملکه ی مهربان که جز لبخند زدن و در کنارهم شانه به شانه ایستادن کاری نداشته باشند 

کاش زندگی همه ی ما مثل این ها بود که تنها دغدغه زندگی مان پیدا کرد عشق واقعی و رهایی از مشکلات بود   یعنی کاش عشق نداشتن تنها مشکل ما بود ...

 سن و سالم چندسالی کمتر که بود همیشه فکر می کردم انیمیشن های زبان اصل چیز بدو نادیدنی بایدباشد ولی حالا که به بهانه تقویت زبان با موبایلم انیمیشن ها را مرور می کنم  می بینم اصلا این ها که ما دیده ایم اینی نبوده که انیمیشن قصد گفتنش را داشته  راستی چقدر سرمان کلاه رفت  با دوبله چقدر مسیر داستان را کج کردند و نگذاشتند ما از بچه گی با عشق خو بگیریم :| 


بنظرم باید یک واحد درسی دانشگاهی به عنوان درس عمومی اضافه شود با مضمون اینکه  :عشق به سبک والت دیزنی .

به این نان و نمک قسم که خیلی هامان قد همین انیمیشن ها عشق بلد نیستیم   

یک کمی از این انیمیشن ها یاد بگیرید دیگه  مرسی اه :/

  • ۱ نظر
  • ۰۲ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۵:۰۴
  • عارفه بانو

روزسوم :

رکورد شکوندم  دییشب ساعت 3 خوابیدم و صبح از ساعت 9 بیدارشدم عاشق خودمم با تصمیم گرفتنام  وقتی ساعت 6 صبح بود چشام یکمی بازشده بود به خودم گفتم بابا روز تعطیلی دخترعمه هاهم دیربلند میشم (نفهمیدم چرا خودنو با دختر عمه هام مقایسه کردم اونم تو حالت خواب و بیدار!)

خب علت دیر خوابیدنم فیلم بودن بله فیلم  بعداز خندوانه اماده خواب شدم که بابا فیلم اخرین شوالیه ها رو گذاشت منم کنجکاو و دیگرر...

بعداز گذشت 10 دقیقه اولین فیلم بابا خروپفش رفت هوا و من موندم و یه فیلم کشت و کشتار با طعم انتقام گیری  علت مشتاق بودنم اسم پیمان معادی بود  راستش رو بخوام بگم زیاد خوشم نیومد از نقششون :/  فرمانده فیلم مال هرکشوری بود عالی بود ....

حیف شد نسل شوالیه ها منقرض شدا :|(آیکون حرف بی ربط زن)

وضعیت نظم اتاق در حالت هشداره اکه به دادش نرسم  اتاقم دوباره میشه انباری  و بازهم بایدبگم امان از داداش کوچیکه و لباساش :|


  • ۱ نظر
  • ۰۱ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۱:۲۶
  • عارفه بانو